skip to main
|
skip to sidebar
طراوتنوشت
در عشق ميشكفد، هرچه زنده، هرچه رستني است: عاشقي وظيفه ماست...
۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه
با لهجه فارسی1
باید... بعد از دو ماه...اعتراف کنم که ....از مادری کردن...خسته شدمم...اصلا...تو...درباره من...چی فکر میکنی؟...هان؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
من به چشمهای بیقرار تو قول میدهم: ریشههای ما به آب، شاخههای ما به آفتاب میرسد. ما دوباره سبز میشویم!...
بايگانی وبلاگ
دسامبر
(1)
سپتامبر
(1)
اوت
(1)
ژوئیهٔ
(4)
ژوئن
(1)
مهٔ
(2)
آوریل
(1)
مارس
(1)
فوریهٔ
(1)
ژانویهٔ
(9)
دسامبر
(3)
نوامبر
(13)
اکتبر
(3)
سپتامبر
(6)
پيوندها
طلا
دريا
طراوت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر