۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

كفشهايم كو؟

اگه اين مرز بين رفتار و شخصيت و اين تعريفها و اين ... رو بذاريم كنار و اصلا يه طعريف جديد از خودمون در كنيم كه واحد شخصيت در مغياس روز رفتار است. اين شخصيت(در مغياس روز) رابطه مستقيمي با كفشها دارد و اين هم به اين ارتبات به اين دارد كه از آنجائيكه تمام طول روز در مقابل آئينه يا انواع شيشه هاي رفلكس قرار نداريم (چون نميتوانيم قرار داشته باشيم) تنها بخشي كه از بدن و لباس آن كه توسط خود شخص به وضوح رويت ميشود مچ پا به پائين است.
و باز هم از آنجائيكه رفتار آدمي از طرز تلقي خودش از ظاهرش خيلي نشات ميگيرد و در بخش اعظمي از روز فرد تنها از روي كفشهايش رو خودش طلقي ميكند پس كفشها خيلي در رفتار روزانه و احساسات روزانه نقش دارند.
مقايسه كنيد احساس خودتان را هنگامي كه كفش اسپرت ميپوشيد با پاشنه بلند يا تخت...
و ببينيد ميزان ذوقتان را در مورد لباس نويي ها كه در مورد كفش كلا يه طور هاي ديگري است.
.
.
.
حالا ائمه معصومين كه هميشه كفشهايشان پاره بوده ولي خودشان آدمهاي خوبي بودند از اين قاعده مستثني حستند.
.
.
.
حالا كه آنها ميروند سانديس بيت(كدوم بيت؟ همون كه رنگارنگه) المال نظامشان را ميوخورند و ميگويند حرفي هست؟ من هم چند غلط املائي داشتم
حرفي هست؟

هیچ نظری موجود نیست: